قلعه فورگ – تاریخچهی فداییان اسماعیلی، دربارهی نقب زیر زمینی و مشخصات قلعه
قلعه فورگ قلعه ای زیباست که در میان قلعه های امروز ایران یکی از سالمترینها و بزرگترینهاست .قلعهای با مساحت ۹۰۰۰متر مربع که از جهت زیبایی و سلامت در ایران فقط شاید قلعه ی رودخان فومن با این قلعه قابل مقایسه باشد. بعضی معتقدند این قلعه را هواداران فرقهی اسماعیلیان ساختهاند.
سفر به فورگ
هنوز عده ای فرق بیرجند ، بجنورد و گه گاه بروجرد را نمی دانند. حال آن که بیرجند و شهرهای اطرافش پر از بافتهای تاریخی زیبا ، خانههای قدیمی ، مساجد اصیل ، باغ هایی با معماری اصیل ایرانی و قلعه هایی فوق العاده است. منتهی اکثر اهل سفرها از دیدنیهای خراسان جنوبی بی اطلاعند.
روستای فورگ در شرق خراسان جنوبی واقع شده. میراث فرهنگی این روستای را بازسازی کرده. به همین خاطر فورگ شما را یاد روستاهای معروفی مثل ابیانه یا ماسوله خواهد انداخت.
در گذشته از روستای فورگ رودخانه ای می گذشته و این روستا سابقا از این سرسبزتر بوده. حالا به علت کمبود آب از باغ های متنوع این نواحی فقط توت و زرشک فراوان مانده که باز هم زیباست.
مردم فورگ اکثرا اهل سنتند. یکی از جذابیتهای سفر به فورگ دیدن همین مردم مهماننواز و مهربان است.
بیشتر بخوانید: قلعه رودخان – دربارهی تعداد پلهها؛ راز تونل مخفی و داستان ارتش متحد شمال
در مسیر رودخانه، زیر سایهی باغهای توت و شکوفههای زرشک
سعی کنید در اواخر بهار یا ابتدای تابستان به فورگ بروید تا از منظرهی شکوفههای زرشک در زیر سایهی قلعه لذت ببرید.
بازدید از قلعه و روستا ممکن است دو سه ساعت طول بکشد. اگر از مسیر رودخانه دو سه کیلومتر پیاده روی کنید، به روستای زیبا و تاریخی در میان میرسید. که چندین اثر ثبت ملی شده دارد ولی متاسفانه کلید هریک از آنها در دست فرد متفاوتی است. احتمالا اگر به نیت بازدید از خانههای تاریی به این سمت میروید، موفق به بازدید باقی آثار نشوید.
در ادامهی مسیر نیز به روستای زیبای دوشینگان خواهید رسید که علاوه بر سرسبزی و زیبایی چناری چند صد ساله دارد که مشهور و باوقار و زیباست.
وضعیت قلعه فورگ
تمام تیرکشهای قلعه فورگ از دید وسیع و فوق العادهای برخوردارند. ولی با این وجود قلعه فورگ در موقعیت بینقصی قرار نگرفته. اگر به این قلعه بروید میبینید که از سمت کوههای غربی میشود به قلعهی فورگ اشراف داشت.
اگر سپاهی به توپهای جنگی مسلط بود، قطعاً به راحتی میتوانست موقعیت قلعه را بمباران کند. به همین خاطر میشود حدس زد که بعد از استفاده از توپهای جنگی، این قلعه بیاستفاده شده باشد.
مهم ترین بخش قلعه در غربیترین قسمت آن و در مرتفعترین بخش قلعه قرار دارد. این قسمت به وسیله دو برج و حصاری مستحکم و رفیع از بخش دوم جدا شده و وجود این برج ها و حصارها نشان دهنده اهمیت زیاد این بخش است. این قسمت که کهندژ قلعه محسوب میشود، دارای فضاهای دستنخوردهی بیشتری نسبت قسمتهای دیگر قلعه است.
تمام راههای قلعه راهروهایی تنگ و قابل دفاع هستند و مشخص است به نحوی ساخته شدهاند که برای جنگ تنبهتن روبروی خصمی قوی عالی باشند.
شاهنشین دژ مثل بسیاری از قلعههای دیگر، در بالاترین و مطمئنترین جای دژ واقع شده و نمای فوق العاده و اتاقهایی بزرگ دارد.
چهار ستون قطور چهار ضلعی سنگی که به عنوان نگهدارنده طاقها و پوشش فضای تالار شاهنشین عمل میکردند نیز در اینجا دیده میشوند.
بیشتر بخوانید: ۲۰ قلعه برای طرفداران جنگهای باستانی – زیباترین قلعههای ایران و کشورهای همسایه
نقب زیرزمینی
یکی از فضاهای جالبی که در این قسمت قرار دارد، نقبی است که برای خروج پنهانی ساخته شده. میگویند موقع محاصره از طریق این نقب میتوانستند فرار کنند یا برای برداشت آب و آذوقه از قلعه خارج شوند.
این افسانهی وجود نقب را در مورد صدها بنای تاریخی ایران حتماً شنیدهاید. قلعه فورگ شاید یکی از معدود جاهایی باشد که واقعاً میتوانید به داخل نقبش بروید.
تا قسمت خاکبرداری شده نقب ، تعداد ١١٥ پله شمارش شده و پس از آن نیز تا جایی که امکان ادامه راه وجود دارد حدود ٥٠ متر می باشد در انتهای نقب یعنی جایی که به دلیل انباشت خاک امکان ادامه مسیر وجود ندارد، فضایی است در سمت چپ به صورت اتاقک چهار ضلعی به ابعاد حدود ٢*٢ متر که درون آن چاهی وجود دارد که البته این چاه نیز اکنون انباشته از خاک است، این اتاقک به وسیله آجر ساخته شده است.
این نقب که مقداری از آن خاکبرداری شده است، در بعضی قسمت ها دیوارها و سقف آن سنگ چین شده و بعضی قسمت ها نیز صخره های تراشیده شده باقی مانده است. در فواصل مختلف روزنههایی از سقف باز شده تا هم نور کافی برای دیدار داخل نقب تأمین شود و از طرف دیگر امکان تهویه هوای داخل نقب وجود داشته باشد.
آن زمان قلعههای مهم را طوری میساختند که در صورت محاصرههای طولانی همهی سربازان تلف نشوند. به همین خاطر همیشه به فکر آب و غذای قلعه بودند. مثلاً مشهور است که در قلعهها عسل انبار میکردند (میگویند قلعه الموت یک اتاق پر از عسل داشته. حتی گاهی کتاب هم انبار میکردند که حوصلهی ساکنین قلعه سر نرود.
تاریخچهی قلعه فورگ
سند و مدرکی وجود ندارد که این قلعه کی ساخته شده. سینه به سینه نقل است که این قلعه در زمان نادرشاه ساخته شده.
ما هم تحقیق تاریخی یا باستان شناسی دقیقی از آن جا پیدا نکردیم. چیزی که واضح است هیبت فعلی قلعه مربوط به زمان نادرشاه میخورد. بعید نیست با توجه به جنگهای نادرشاه با افغانها او دستور ساخت یا بازسازی باروهای اطراف برج را داده باشد.
از لحاظ موقعیت جغرافیایی نیز همین استنباط وجود دارد . قلعه از چند سو با کوههای خشن سنگی احاطه شده و موقعیت دیدبانی بی نظیری به سمت افغانستان و سیستان دارد.
تابلوی قدیمی میراث فرهنگی نیز به قدمت زندیه – افشاریه تاکید دارد.
اسماعلیان صاحب این قلعه بودند؟
اگر طرفدار قلعههای ایران باشید خوب خبر دارید که یکیدرمیان قلعههای ایران منسوب به فرقهی اسماعلیان هستند.
این ماجرا هم علت تاریخی دارد. چرا که حکومت اسماعلیان به خاطر ذات مبارزهجو و انقلابیاش همیشه برای فرار از حکومت مرکزی در نوک قلهها و در مناطق دور افتاده قلعه میساخت.
ماجراهای اسماعیلیان برمیگردد به حدود ۱۰۰۰ سال پیش. اسماعیلیان دو حوزه ی نفوذ اصلی داشتند که در آنها صاحب شهر و قلعه و روستا بودند، یکی دیلم (که قلعه الموت آنجا معرف حضور هست) و یکی دیگر ایالت قهستان که معرب کوهستان است و می شود همین خراسان جنوبی امروزی ما که پر از کوهستان است و پر از قلعه های اسماعیلی.
مارکو پولو هشت ایالت از ایران بر می شمرد که یکی از آنها تونقان که ترکیب تون (فردوس امروزی) و قان (قائن) می باشد و برای مثال از اسب های عالی و گران قیمت آن جا که برای فروش به هند می بردند نام میبرد. کاروانهای بسیاری از کوهستان ( قهستان) میگذشتند که بیشتر آنها حتی اسماعیلی نبودند.
ویژگی های مشترک تمام مناطقی که اسماعیلیان در آنجا پایگاه داشتند در کوهستانی بودن ، دسترسی سخت و مردان جنگجو بود . چنانچه مردمان شمال جنگجویانی زبانزد بودند، مردان قهستان نیز همه شمشیر به دست و آماده بودند.
به شهادت کتاب «طبقات ناصری» اسماعیلیان هفتاد دژ در قهستان و سی و پنچ دژ در رودبار و دیلم داشتند. جالب است بدانید که کشاورزی، دامداری و صنعت (از جمله قالیبافی) در قهستان به مراتب از دیلم پیشرفتهتر بود. در بین فداییان اسماعیلی که به شهر آنها اشاره شده خیلی از آنها از اهالی قهستان بودند و قاضی قهستان یکی از اولین ترورهای فداییان اسماعیلی بود که به اشباه توسط غربیان حشاشین خوانده می شوند. حسن قاینی از اولین داعیان حسن صباح بود که قهستان را مطیع حسن صباح کرد.
میگویند هلاکو وقتی با سپاه عظیمش از آمودریا عازم ایران شد اول هدفش قلع و قمع قلعههای اسماعیلی بود. ولی با وجود تدارکات طولانی و ساز و برگهای فراوان مدتها طول کشید که شهرهای کوچک قهستان را مطیع خودش کند. مغولانی که در آن زمان شبیه موجوداتی شکستناپذیر به نظر می آمدند، چند باری طعم شکست را از مردم مبارز قهستان چشیدند و وقتی شکست میخوردند برای مثال «جوینی» خاطر نشان میسازد که تا آخرین نفر کشته میشدند.
در زمان حملهی مغول سالها قهستان پناهگاه خراسانیانی بود که یا کشته و یا به بردگی گرفته شده بودند.
نمیتوان مطمئن شد که قلعه فورگ در زمان اسماعیلیان ساخته شده. ولی واضح است که اسماعیلیان در این حوالی حضوری فعال داشتهاند و حتی قلعهای در همان نزدیکی به اسم قلعه کل حسن صباح وجود دارد.